روش و رویکرد قرآن کریم در تبیین گزارش های تاریخی

وبینار «روش و رویکرد قرآن کریم در تبیین گزارش های تاریخی» 11 اردیبهشت ماه به همت بسیج اساتید دانشگاه های آزاد اسلامی استان قزوین برگزار گردید.

لینک دریافت فایل صوتی:

https://uupload.ir/view/%D8%B1%D9%88%D8%B4_%D9%88_%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86_%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_(online-audio-converter.com)_1a1h.mp3/

 

میراث ما از ایران باستان؟

دوست عزیزی که هیئت علمی گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین است در پاسخ به سخنان استاد ابراهیم دینانی درباره تمدن ایران باستان، ضمن تمجید از علم و تمدن یونان گفته است: « کدام کتاب فلسفی،عرفانی،طبیعی ،ریاضی قبل از اسلام از زمان هخامنشیان تا ساسانیان را شما می شناسید؟ به جزچند کتاب مربوط به مذهب زردشتی ،مانوی ،مزدکی تحریف شده کدام اثر علمی و فلسفی موجود است؟

با یک سنگ نبشته و چند ستون شکسته خرابه های تخت جمشید، حکمت و ریاضیات ،طب ،حقوق بشر و... درست نمی شود.

بله این حرف ها فقط برای عوام وطن پرست هیجان آور است. بایدحرف علمی مستند و دارای منبع معتبر باشد. دیدگاه بدون منبع معتبر فاقد اعتبار است.»

این استاد عزیز مسئله بسیار مهمی را که سال ها ذهن بنده را نیز مشغول کرده که چرا از ایران پیش از اسلام همانند یونان میراث علمی باقی نمانده است؟ مطرح نموده اند؛ اما نتیجه گیری ایشان از مسئله و پاسخ شان علمی نیست، بلکه به گفته خودشان «هیجانی» است. در این خصوص چند نکته را متذکر می شوم:

  1. این که از تمدن ایران پیش از اسلام در حوزه علوم عقلی، طبیعی، تجربی و امثالهم متفکری را نمی شناسیم و اثر مکتوبی سراغ نداریم، خود سؤال بسیار مهمی است که برای پاسخ به آن باید پژوهش های عمیقی صورت پذیرد؛ هرچند با اسناد و منابع موجود دشوار است به پاسخ قطعی رسید؛ مگر آن که کشف اسناد و مدارک جدید مسئله را روشن سازد؛
  2. به جا نماندن کتاب و اثر و ناشناخته بودن اندیشمندان، دلیل بر نبود تفکر و تمدن در ایران پیش از اسلام نیست، زیرا شواهد و قرائن خلاف آن را نشان می دهد؛ از جمله آثار باستانی به دست آمده در شهر سوخته، خاصه چشم مصنوعی، هم چنین نتیجه تحقیقات کسانی مانند رنان در تاریخ علم کمبریج و جورج سارتن در مقدمه ای بر تاریخ علم که معترف اند خردورزی و فلسفه در تمدن های بین النهرین شروع شد و بعدها به یونان راه یافت؛ نیز مستندات مورخی چون مسعودی و فهرست نگاری مانند ابن ندیم و دیگران راجع به آثار فلسفی، نجومی و پزشکی در دوره ساسانی، به ویژه زمان انوشیروان و مرکزیت علمی جندی شاپور در زمان ظهور اسلام و .... همه دلالت بر این دارند که ایران از روزگاران کهن بستر علم و تمدن بوده است؛
  3. همواره رویکرد برخی غربی ها این بوده است که برای شرقی ها اصالتی قائل نباشند و تمدن های شرق به ویژه ایران را انکار کنند. عمدتا غربی ها تنها خود را صاحب اندیشه می دانند و غرب را مهد تمدن ها و مرکز خردورزی معرفی می کنند و در این جهت تمدن شرق با مرکزیت ایران را زیر سؤال می برند؛ حتی تمدن شکوه مند دوران اسلامی را هم تقلیدی از تمدن یونان و ترجمه آثار آن می دانند. متاسفانه پان عربیسم نیز در این جهت با غرب هم سو شده است و از مظاهر تفکر تمدن ایران دوره اسلامی با عنوان تمدن عربی یاد می کند؛ بنابراین انکار تمدن ایران پیش از اسلام بازی در زمین کسانی است که به قومیت گرایی و اختلافات دامن می زنند؛
  4. اگر یک چهره سرشناس نظامی و غیر دانشگاهی می گوید: " سلسله پلید هخامنشی کشتارها و خیانت‌ها را در کشور کرد و کشور را دو دستی تقدیم یونان کرد.  ساسانیان  کشور را به مغول‌ها تقدیم کردند" نباید تعجب کرد، اما اینکه استاد فلسفه در یک دانشگاه بین المللی چنین نظری دارد جای تعجب و تاسف دارد؛
  5. در برابر تفکر باستان گرایی و رفتارهای هیجانی ملی گرایانه نباید پاسخ هیجانی داد، بلکه برای روشن شدن مسئله باید کوشید تا به دور از هیجان و تعصب زمینه پژوهش ها و مباحثات علمی فراهم گردد.

شَنْتَرِين

(مهدیخانی سروجهانی، سید حسن، «شنترین»، دانشنامۀ جهان اسلام، مجلد 27، صفحه 653- 655، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دائره المعارف اسلامی، تهران، 1398.)

شَنتَرین، شهری در غرب اندلس، امروزه با نام سانتارم شهر و مرکز استانی به همین نام در غرب کشور پرتغال. دربارۀ تاریخ ساخت شنترین و سکونت در آن اطلاع دقیقی در دست نیست و شاید بتوان گفت منطقه ای که بعدها شنترین در آن ساخته شد، به سبب جریان رود تاجه و نزدیکی به دریا از دیرباز محل مناسبی برای سکونت بوده است...

متن کامل مقاله را در لینک زیرمشاهده کنید:

https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1693622/%d8%b4%d9%86%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86

یهودیان در دیوانسالاری مرینیان (591 ـ 869ق)

مرینیان که حکومتشان در مغرب اقصی قریب به سه سده طول کشید، با اهل ذمه رفتار مسالمت­آمیزی داشتند و یهودیان، از جمله ذمیانی بودند که در سایه‌ی تسامح مرینیان، از آزادی‌های دینی و اجتماعی برخوردار شدند؛ به­گونه­ای که برخی از آنان، از ­جمله بنی‌رقّاصه، به دربار راه­یافته، به مناصب مهمّ دیوانی دست­یافتند. در این پژوهش، با تتبّع در منابع، به بررسی چگونگی و دلایل ورود یهودیان به دربار مرینیان پرداخته شده و با تبیین نقش آنان در دیوانسالاری، تأثیر آنها بر حکومت و جامعۀ اسلامی، تحلیل و ارزیابی شده است. عدم تعلقات مذهبی برخی سلاطین و نیازهای مالی آنان از یک­سو، و ثروت یهودیان و آشنایی آنان با امور دیوانی از دیگر سو، سبب ورود یهودیان به دربار مرینیان گردید؛ اما باوجود برخورداری از حمایت سلاطین، در پیشبرد اهداف حکومت مؤثر نیفتادند؛ زیرا بیش از خدمت به حکومت، در صدد حفظ منافع خود و دسیسه­چینی و فتنه­انگیزی بر ضدّ مسلمانان بودند.
کلیدواژه‌ها
بنومرین؛ دیوانسالاری؛ اهل ذمّه؛ یهودیان؛ بنورقّاصه؛ مغرب اسلامی

لیتک دریافت مقاله: http://mte.journals.miu.ac.ir/article_1985_e1addf3a8fe65d5dfd0fcdcb16baf6b9.pdf

سرگذشت یک مقاله و سرنوشت تحقیقات تاریخی

در این پست می خواهم راجع به سرگذشت یکی از مقالاتم با عنوان «نقدي بر گزارش مسعودي از توجه ايرانيان به كعبه در روزگار پيش از اسلام» بنویسم. موضوع از این قرار است که ابوالحسن علي بن حسين مسعودي (د. 345هـ)، گزارشي را در دو اثر معروف خود، مروج الذهب و التنبيه و الاشراف آورده است كه طبق آن ايرانيان باستان، از جمله ساسان بن بابك با هدايايي به زيارت كعبه مي رفته اند و نام چاه زمزم نيز از زمزمه ايرانيان اقتباس شده است. تحقیقی که انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که گزارش مسعودی نمی تواند صحت داشته باشد (جهت مشاهده متن کامل مقاله اینجا را ببینید) آن چه باعث شد تا به سرگذشت مقاله مذکور بپردازم، این است...

ادامه نوشته

مزدوران مسیحی و نقش آنان در حکومت مرینیان (591- 869هـ)

چکیده

مرینیان که در اندلس درگیری­های مستمری با مسیحیان داشتند، بنا بر گزارش ­های مورخان مسلمان، به ­وفور نیروهای مزدور مسیحی را در جنگ­ها و نیز در برخی دیگر از امور دیوانی و حکومتی به ­کار می­ گرفته­ اند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی و تحلیل این گزارش­ها، به دلایل و علل استخدام مسیحیان توسط مرینیان بپردازد و با تبیین نقش و جایگاه آنان در حکومت مرینی، تأثیر آنها را در حوادث این دوره ارزیابی نماید. مرینیان از یک سو به­ سبب بی­ اعتمادی به بربرها و اعراب، و از دیگر سو به علت نیازشان به مهارت‌های جنگی مسیحیان ، با اعطای امتیازات ویژه، آنها را در امور سپاه و دربار به­ خدمت گرفتند. این مزدوران با ارائه خدماتی چون شرکت در نبردها، محافطت از سلطان و سرکوبی مخالفان به­ تدریج به جایگاه مهمّی در حکومت مرینی دست یافتند و در واقع با نفوذ در دربار و دخالت در منازعات میان شاهزادگان، زمینه ­ساز ضعف و انحطاط و سرانجام فروپاشی مرینیان شدند. 

لیتک دریافت مقاله: http://jhcin.srbiau.ac.ir/article_8777_1491.html

جلسه دفاعیه

دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران- 94/11/28

از راست: خانم ها دکتر خان احمدی، دکتر ذیلابی، دکتر مخبر دزفولی و آقایان دکتر فرهمند، من، حضرت استاد عالم زاده، دکتر پنجه، دکتر رودگر.

کشمکش‌های سیاسی در اندلس و نقش آن در معاهدات نظامی مرینیان با آراگون

چکیده

مرینیان به عنوان ادامه دهنده سیاست مرابطون و موحدون در مقابله با نهضت استرداد مسیحی، در سده هفتم هجری در عرصه سیاسی مغرب اقصی ظهور کردند. آنان پس از تثبیت حکومت خود، به قصد جهاد اسلامی وارد اندلس شدند. مرینیان علی‌رغم درگیری‌هایی که با مسیحیان اندلس داشتند، گاه با برخی از دولت‌های مسیحی، از جمله دولت آراگون متّحد شده، هم‌کاری می‌کردند. این نوشتار با توجه به اوضاع و شرایط سیاسی اندلس و از طریق بررسی معاهدات نظامی مرینیان با آراگون و واکاوی علل و زمینه‌های هم‌کاری آنان به این نتیجه رسیده است که اختلافات آن دو دولت با پادشاهی قَشْتاله‌ و حکومت بنی‌احمر، اهداف و منافع مشترکی را برای طرفین رقم می‌زد؛ به طوری که جهت دست‌رسی به آن اهداف، ناگزیر به هم‌کاری با یک‌دیگر و بستن معاهدات نظامی بوده‌اند.

لینک دریافت مقالهhttp://hiq.bou.ac.ir/article_17844_2364.html

تاریخ خوب و تاریخ بد

طی چند سالی که دروس تاریخ دوران اسلامی را تدریس می­ کنم معمولا در جلسه اول راجع به اهمیت و فایده تاریخ صحبت می کنم و نظر دانشجویان را در این خصوص جویا می شوم. دانشجویان نیز نظرات خود را اعلام می کنند؛ عده ای برای تاریخ اهمیت قائلند و برای آن فوایدی را بر می­ شمارند و دلایل خود را نیز بیان می کنند؛ برخی نیز بر این نظرند که جز سرگرمی فایدۀ دیگری در مطالعه تاریخ نیست و ... سال گذشته در یکی از کلاس ها که این بحث را پیش کشیدم، یکی از دانشجویان گفت: اگر تاریخ امام حسین(ع) را بخوانیم خوب است، اما تاریخ ایران و کوروش نه. به او گفتم: احتمالا منظور شما این است که امام حسین چون امام و معصوم بوده و با قیام خود حرکت بزرگی را انجام داده تاریخش خوب است، اما کوروش چون پادشاه بوده تاریخش خوب نیست. جواب داد بله؛ گفتم: بنابراین تاریخ یزید را هم نباید خواند، چون آدم فاسدی بوده، گفت: خدا لعنتش کند...

   چند سال پیش بحث حذف تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ پادشاهان از کتب درسی مدارس مطرح شد که موافقان و مخالفانی داشت. زمانی­ که این بحث­ مطرح می شد، انتخابات مجلس نهم در پیش بود و درباره اینکه آیا مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد یا نه؟ بحث بود. به یادم دارم  همکاری می­ گفت: «باید شرکت کنیم، زیرا 3000 سال خون داده ­ایم تا این انقلاب را به دست بیاوریم، باید از خون­ های ریخته شده در این 3000 سال محفاظت کنیم». جالب این که  ایشان از کسانی بود که با تاریخ ایران پیش از اسلام چندان میانه ای نداشت.

   کسانی که با تاریخ برخی دوره ­ها، بعضی سلسله ­ها، برخی اشخاص و بعضی کشورها مخالف اند، قدر مسلم با تاریخ و اهمیت آن و رویکرد تاریخی قرآن کریم آشنا نیستند و تنها بر اساس گرایش­ های سیاسی، مذهبی و قومیتی خود به تاریخ نگاه کرده و آن را تفسیر می کنند؛ مانند این دوستمان که علی ­رغم مخالفت با تاریخ ایران پیش از اسلام، به قول خودش خون­ های ریخته شده در 3000 سال گذشته را پاس می دارد، در حالی که 1600 سال از این 3000 سال دوران پیش از اسلام را در بر می ­گیرد. علی ­الظاهر این افراد دنبال آن­ اند تا تاریخ انسان­ های خوب و بد، به عبارتی تاریخ ظالمان و مظلومان را از هم تفکیک کنند؛ آنان تنها تاریخ خوبان را مفید می دانند. اما اینجا این سوال پیش می ­آ­ید که آیا تاریخ انسان­ های خوب را می ­توان با کنار گذاشتن انسان­ های بد مطالعه کرد؟ اگر ما بخواهیم مظلومان تاریخ را بشناسیم نباید کسانی را که به آنان ظلم کرده­ اند، بشناسیم؟ مگر می ­شود تاریخ امام حسین(ع) را بدون یزید مطالعه کرد؟ در حالی­ که یک طرف جریان قیام امام حسین یزید است. قرآن کریم داستان موسی را با فرعون، داستان ابراهیم را با نمرود و تاریخ مومنان را با مشرکان و کافران و منافقان بیان کرده است و فرموده تاریخ فرعون ها را مطالعه کنید و ببینید عاقبت تکذیب کنندگان و ظالمان چه شد و از آن عبرت بگیرید.

   انسان­ های خوب و بد با هم کنش ­گران حوادث گذشته اند؛ بنابراین برای به دست آوردن اطلاعات دقیق و درست از حوادث گذشته باید تمامی عناصر آن را مطالعه کرد. نمی ­توان آن­ چه را که در گذشته اتفاق افتاده است انکار کرد و بخشی از آن را چون با گرایش های دینی- مذهبی، سیاسی و قومی مان مطابقت ندارد کنار گذاشت؛ تاریخ امام حسین(ع) بدون یزید قابل مطالعه نیست؛ نمی ­توان از تمدن چند هزار سالۀ ایران سخن گفت، اما تاریخ ایران پیش از اسلام را نادیده گرفت، تاریخی که عناصر آن را پادشاهانی چون کوروش­ تشکیل می­ دهند. از طرفی سرگذشت ظالمان و ستمگران تاریخ هم عبرت آموز است؛ از این رو باید تاریخ آنان را (با تفکر انتقادی و بی جانبدارانه) خواند و نوشت و از آن عبرت و تجربه گرفت؛ البته نباید فرعونیان و یزیدیان را ستود و نباید آنان را الگوی خود قرار داد.

در وین چه می گذرد؟

آن چه در این پست می آید، نه به مذاکرات هسته ای ربطی دارد و نه به مسائل سیاسی دیگر. می خواهم راجع به وضع فرهنگ در وین و نگرش مردمان آن مطلب کوتاهی بنویسم:

«در امتداد غدیر» عنوان مستندی است که امروز (20 تیر) حدود ساعت 16 از شبکه یک تلویزیون پخش شد. موضوع این مستند به شیعیان اتریش (وین) مربوط است. در قسمتی از آن به یک جوان شیعی ساکن وین پرداخته شده است؛ این جوان که حسن نکوش نام دارد مشغول ترویج فرهنگ شیعی در وین است او فعالیت های مختلفی را در این راستا انجام می دهد، از جمله مجموعه ای از کتب اسلامی و شیعی را گرد آورده و در اختیار علاقه مندان می گذارد. وی زمانی که راجع به فعالیت های مجموعه خودش سخن می گفت، جمله ای را بر زبان آورد که بسیار قابل تأمل است: «علاوه بر مسلمانان و شیعیان افراد دیگر [غیر مسلمانان] نیز به اینجا می آیند و کتاب تهیه می کنند و آن را به فرزندان خود، که مسلمان و یا شیعه شده اند، هدیه می دهند».

بالاخره این است فکر و فرهنگ اهالی بلاد کفر!

لازم به ذکر است مستند «در امتداد غدیر» درباره شیعیان ساکن در کشورهای اروپایی ساخته شده است. این مجموعه که قبلا در سال 92 پخش شده بود، از امروز مجددا به روی آنتن رفته و ظاهرا در روزهای آتی نیز قسمت هایی از آن پخش خواهد شد.