علمای جبل عامل و تمدن اسلامی
ترم گذشته با استاد عالم زاده درس جغرافیای تاریخی داشتیم؛ استاد از ما دانشجویان که سه نفر بیشتر نیستیم خواستند تا درسمیناری که با موضوع جغرافیای تاریخی برگزار می شد شرکت کرده و گزارشی تهیه کنیم. چون در زمان برگزاری سمینار من بایستی در قزوین می بودم، شرکت در سمینار برایم مشکل بود؛ بنابراین استاد تکلیف دیگری را به من سپردند و از من خواستند تا از یکی از جلسات درس خانم دکتر مخبر و یا آقای دکتر پنجه گزارشی تهیه کنم.
همان روز بعد از کلاس استاد عالم زاده، با خانم دکتر مخبر درس مظاهر تفکر در تمدن اسلامی را داشتیم. استاد مخبر در بخشی از آن کلاس در باره نقش علمای جبل عامل در تمدن اسلامی سخن گفتند. من از مطالب همان کلاس گزارشم را تهیه کردم و پس از آن که خانم مخبر آن را ملاحظه نمودند به استاد عالم زاده ارائه دادم. استاد نکاتی را متذکر شده بودند که آنها را اصلاح کردم. آنچه در این پست می آید همان گزارش است.
حلّه، جبل عامل، بحرین و قطیف در دوره های مختلف از مراکز مهم علمی و تبلیغی شیعه به شمار می آمدند و تعلیم یافتگان این مراکز اندیشه های نوینی را در جهان تشیع بنیان نهادند. در این میان نقش علمای جبل عامل، خصوصا در ترویج و تثبیت اندیشه های امامیه، حائز اهمیت است.
علمای جبل عامل در پی دعوت شاه اسماعیل صفوی(حک: 908 – 930هـ) به سوی ایران روی آوردند. بنابر گفته ابیساب (J.rula abissab ) در کتاب «تغییر دین در ایران»، برخی مهاجرت علمای جبل عامل به ایران را به صورت دسته جمعی و به دلیل فشارهای دولت عثمانی بر شیعیان وعلمای آن منطقه دانسته اند؛ عده ای دیگر، بر این باورند، وقتی که علمای جبل عامل آوازه حمایت شاه اسماعیل از علمای شیعی را شنیدند، به تدریج روانه ایران شدند.
محیط سیاسی و مذهبی جبل عامل به خاطر تفوّق تفکرات سنّی، علمای شیعی را به حفظ تقیّه و همزیستی مسالنت آمیز با اهل سنت ملزم می ساخت؛ بنابراین علمای جبل عامل در فراگیری اندیشه های فقهی و کلامی اهل سنت تسامح داشتند. (البته، اغلب علمای بزرگ اسلامی چنین تسامحی را در فراگیری افکار و عقاید پیروان ادیان و مذاهب دیگر و مطالعه آثار آنان داشته اند.) ویژگی دیگر علمای جبل عامل این بود که تحت تأثیر آراء و افکار شهید اول (د. 786هـ) قرار داشتند و دارای شیوه اصولی و اجتهادی خاصّی بودند.
تبلیغ تفکرات شهید اوّل در ایران، باعث رنجش و کناره گیری علمای بومی ایران از دربار شد، زیرا علمای ایران افکار دیگری داشتند؛ از جمله همنشینی با حکّام جور را جایز نمی دانستند، در حالی که علمای جبل عامل (در رأس آنان محقّق کرکی) آن را جایز می شمردند.
محقّق کرکی (د. 940هـ) در ایجاد تفکر مذهبی در ایران نقش زیادی ایفا کرد. وی در مدت اقامت در ایران به تأسیس حوزه علمیه در شهرهای مختلف اقدام کرد، اقامه نماز جمعه را مرسوم ساخت و نظریه ولایت فقیه را مطرح کرد. (به نظر می رسد تفکرات علمای جبل عامل هنوز هم در حوزه های علمیه ایران تداوم دارد.) نفوذ مذهبی کرکی باعث شد تا شاه طهماسب (حک: 930- 955هـ) منصب شیخ الاسلامی و تمامی اختیارات دینی را به او واگذار و به وی لقب نائب امام زمان(عج) بدهد.
موقعیت و نفوذ کرکی در دربار، حسادت و مخالفت دیگران را برانگیخت؛ عده ای از جمله، سران صوفی قزلباش به موقعیت کرکی در دربار حسادت می کردند، اما عده دیگر، بر سر مسائل فقهی و کلامی با وی اختلاف داشتند؛ از جمله غیاث الدین دشتکی در مورد مسئله تعیین قبله با کرکی اختلاف نظر داشت، فیض کاشانی در یکی از مکاتباتش از عدم ضابطه مندی انتخاب ائمه جمعه و شیخ الاسلام ها شکایت کرده و شیخ ابراهیم قطیفی نیز در خصوص همکاری با حکام جور با استاد خود منازعه داشته است.
محقّق کرکی معتقد بود در صورت مصلحت می توان با حاکم همکاری داشت و از این موقعیت برای ترویج دین بهره برد. باید بین روحانیونی که برای مقاصد دنیوی به دربار نزدیک می شوند (معمولا روحانیون کم سواد به دربار وابسته می شوند) با علمایی که تنها با هدف استفاده از موقعیت دربار برای ترویج دین و علم با حکام همکاری می کنند ولی منتقد اعمال خلاف شرع آنان نیز هستند، فرق گذاشت. شیخ بهایی، میرداماد، خوانساری و مجلسی ها از جمله علمایی بودند که از موقعیت خود در دربار جهت پیشبرد اهداف علمی و دینی استفاده می کردند. مولانا از طریق ارتباط با دربار در صدد رفع مشکلات مردم بوده است.
هرحکومتی یک نظام فلسفی و فکری خاصی دارد که اندیشمندان طراح آن اند، خط و مشی صحیح حکومت توسط اندیشمندان تعیین می گردد و اندیشمندان در واقع پشتوانه فکری نظام سیاسی محسوب می شوند. محقّق کرکی و علمای جبل عامل هر چند در ایجاد تفکر مذهبی در دوره صفوی تأثیر عمیقی داشتند، اما در عرصه تمدنی، (جز شیخ بهایی)، تفکر جدیدی پدید نیاوردند. هرگز تمدن در یک مقطع زمانی کوتاه شکل نمی گیرد و هیچ جامعه ای تنها از طریق دستیابی به تکنولوژی و یا پیشرفت در یک زمینه خاص متمدن نمی شود، بلکه برای ایجاد تمدن لازم است به طور همه جانبه و هماهنگ توسعه صورت گیرد.
اصلاحیه:
از آنجا که مطالب فوق گزارشی از کلاس خانم استاد مخبر است؛ ایشان نکاتی را جهت اصلاح متن متذکر شده اند که عینا در اینجا می آید:
«مطلبی را که به عنوان گزارشی از کلاس مظاهر تفکر در تمدن اسلامی آورده اید خواندم.نیاز به دواصلاحیه دارد.اول اینکه بین شیخ ابراهیم قطیفی ومحقق کرکی رابطه استاد وشاگردی نبوده است.آنان معاصر هم بوده اند وشیخ ابراهیم درباره همکاری باحکام جوروپذیرش هدایاازجانب آنان که محقق کرکی آن رامجازمی دانست به شدت مخالف بود.دوم اینکه بعضی ازمستشرقان چون اندرونیومن معتقدند علت روی آوردن علمای جبل عامل به ایران ودربارصفوی ،عدم اقبال علمای شیعه درایران ،بحرین وسایرمراکز شیعی به پذیرفتن دعوت شاه اسماعیل بود.وی معتقد است که علمای شیعه درمورد تشیع شاهان صفوی تردید داشتند ویا تشیع آنان راقبول نداشتند».