وقتی پایان ترم از راه می رسد درد سرها شروع می شود، برگزاری کلاس جبرانی که درد سرهای خاص خودش را دارد، اصرار دانشجویان به حذف برخی از فصل های درس، پیدا شدن سر کله دانشجویانی که در طول ترم غیبت زیاد داشته اند و به این در و آن در زدن شان برای حذف نشدن و... از همه این ها که بگذریم می رسیم به تصحیح برگه های امتحانی، که خود حکایت دیگری است و به نظرمن از درس دادن در یک ترم نیز سخت تر است، چرا که باید انواع خط های خوانا و ناخوانا و جملات بی سر و ته را با دقت و حوصله تمام بخوانی تا مبادا حق کسی ضایع شود. اما آنچه که جالب است عریضه نوشتن برخی از دانشجویان (به تعبیر خودشانحرف دلی با استاد) در برگه است که به منظور بیان مشکلات، درخواست نمره و گاهی هم تقدیر و تشکر نوشته می شود و جالب تر اینکه برخی ها برای اثبات نوشته خودشان گواهی و سند نیز به برگه پیوست می کنند مثل گواهی استراحت پزشکی و یا اعلامیه مجلس ترحیم، همانطوریکه سال گذشته یکی از دانشجویان من اعلامیه مجلس ختم پدر بزرگشان (که یک ماه قبل از تاریخ برگزاری امتحان مرحوم شده بود) را به برگه امتحان پیوست کرده بود. بالاخره هر ترم از این موارد در برگه های امتحانی دیده می شود. برخی از نوشته ها طوری هست که دل انسان را به رحم می آورد و آدم می ماند که چه کار کند. دربرخی از نوشته ها تناقض هایی دیده می شود مثلا دانشجویی چنین نوشته است «استاد شاغل هستم دیشب بیمارستان بستری بودم صبح از سر کار به امتحان آمدم نتونستم درس بخوانم» اما در بین همه این ها، نوشته هایی وجود دارد که خواندن آنها باعث رفع خستگی می شود و تمام سختی های کار تصحیح برگه را از یاد می برد. می گید نه! چند نمونه را ببینید:

(انت الاستاد و انا الشاگرد هل یرحم الشاگرد الا الاستاد)

(می دانم 15 کمتر شده ام شما بدانید دیگر توانم نبود این شانس را با این حال بد از من نگیرید عمر کوتاه است و جبرانش محال.  امام علی با منافقین و خوارج مدارا کرد شما نیز با من شیعه مدارا کنید، آینده من در گرو 20 شماست)

(استاد تو را به ابوالفضل پاسش کن)

(...هزاران فرشته بوسه می زنند بر دستی که گره از کار خلق بگشاید)

(... خدایی یرخی از سوالها را قاطی کردم)