مواظب کفشهایتان باشید!!!
چند روز قبل، از آقای جلال کوهستانی دوست خوبم در دوه دانشجویی دردانشگاه فردوسی مشهد پیامکی را دریافت کردم با این مضمون:«ترجیح می دهم با کفشهایم درخیابان راه بروم وبه خدا فکر کنم تا این که در مسجد بمانم وبه کفشهایم فکر کنم.»
وقتی کمی به این جمله به ظاهر طنزفکر کردم دیدم که این موضوع درجامعه ما حقیقت دارد و حتی ممکن است بعنوان یک آسیب جدی مانع حضور عده ای در اجتماعات عمومی شود، چرا که ماجرای گم شدن کفش (نمی گم دزدی) در مجالس عمومی جامعه ما به ویژه در مساجد همواره وجود داشته و دارد. یادم هست درسال13۷۷ درهمان دانشگاه فردوسی مشهد درخوابگاه های فجر هیچ دانشجویی جرأت نمی کرد کفش هایش را جلوی در اتاقش بگذارد و علی رغم بوی بدی که داشتند مجبور بود آنها را داخل اتاق بیاورد. دردانشگاه خودمان (دانشگاه آزاد قزوین) مدتی راکه بنده مسئول ستاد اقامه نماز دانشگاه بودم چندین بار شنیدم ودیدم که کفش دانشجویان درنمازخانه گم می شود، برای حل این مشکل از زمانیکه (سال1387) مسجد دانشگاه با حمایت ریاست دانشگاه آقای دکتر موسی خانی ساخته شد جاکفشی های دربدار و دارای قفل وکلید تهیه گردید، کاری که تقریبا در همه جای کشور اسلامی مان در حال انجام شدن است. البته داستان به اینجا ختم نمی شود چونکه خود من سه بار سابقه گم شدن کفش را دارم. اولین باری که کفشهایم گم شد به یک مجلس عروسی درسال 1370 برمی گردد آنموقع من دوره راهنمائی بودم چون کفشهایم را زیاد دوست داشتم برای پیدا کردن آنهاخیلی تلاش نمودم هرچند به کفشهایم دست نیافتم ولی بعد از دو ماه فردی که کفش هایم را برداشته بود را شناسایی کردم. ماجرای گم شدن کفشهایم در باردوم، به سال 1378 در دوره دانشجویی در مشهد مربوط می شود، شب جمعه بود که به اتفاق چند نفر از دوستان دانشجو برای زیارت و شرکت درمراسم دعای کمیل به حرم امام رضا(ع) رفتیم قبل از شروع دعای کمیل، درایوان مسجد گوهر شاد نماز خواندیم بعد ازنماز، تا آمدیم کفشهایمان را که کنار دیوار گذاشته بودیم برداریم دیدیم از کفشهای من که چند روز پیش به قیمت 8000 تومان خریداری کرده بودم خبری نیست. اینجا فقط همین نکته را اشاره کنم که درزندگی دانشجویی تهیه کمترین ملزومات نیز برای یک دانشجو دشواراست. گم شدن کفشهایم دربار سوم ماجرای مفصلی دارد و آن به زمانی مربوط می شود که من درشهرستان ورامین در یک موسسه فرهنگی مشغول بودم، ایام محرم سال1383 بود یک شب یکی ازدوستان درمنزلشان برنامه هیئت داشتند من هم شرکت کردم پس از پایان مراسم من و سه نفر دیگر کفشهایمان پیدا نشد.(این بار نیز من کفشهایم را جدیدا خریده بودم به قیمت 14000تومان) این دفعه یکجا گم شدن کفش چهار نفر، آنهم درمجلس عزاداری و در یک منزل که کلی هم باعث شرمندگی صاحب خانه شد برای من خیلی تأسف آور بود بنابراین تصمیم گرفتم دست به قلم بشوم درنتیجه مقاله کوتاه طنز مانندی با عنوان( مواظب کفشهایتان باشید!!! ) نوشتم و درهمانروزها در شماره سوم نشریه محلی آستانه که خودم مدیر مسئول آن بودم منتشر کردم. چند روز نگذاشته بود برایم خبر آوردند که مقاله را یکی ازمداحان پیشکسوت و مطرح کشور خوانده و گفته است: این چرندیات چیست که می نویسند؟...، البته من هم به دوستی که این خبر را برایم آورده بود گفتم تا به سمع این نوکر امام حسین (ع) برساند و بگوید که؛ فکر نکنید همه مردم مانند شما برای کفششان اسکورت دارند. حالا که بحث به اینجا کشید لازم می دانم درادامه، مقاله مزبور را عینا اینجا نیز بیاورم:
مواظب کفشهایتان باشید!!!
بخیه ٔ کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده آرد کفش من بر هرزه گردیهای من
مدتها بود کفش نو نخریده بودم و همان کفشهای چندین ساله را که کاملا پاره شده بود و به قول صائب دندان باز کرده و بر هرزه گردیهای من می خندیدند را می پوشیدم تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم کفش نو تهیه کنم و از هرزه گردیها نیز دست کشیده و راه صواب در پیش گیرم. بالاخره موفق شدم و یک جفت کفش شیک خریدم و آنها را پوشیدم و رفتم تا در مراسم هیئت شرکت کنم وقتی به مراسم رسیدم غافل از اینکه کفشهایم امنیت ندارند آنها را دم در از پایم در آوردم و خودم رفتم در گوشه ای از مجلس نشستم، پس از پایان یافتن مراسم وقتی به سراغ کفشهایم آمدم اثری از آنها نیافتم ، از هر کسی پرسو جو کردم تنها پاسخی که شنیدم این بود:« آخه بنده ساده خدا مگه به هیئت هم با کفش نو می روند؟!!» خلاصه برایم تجربه ای شد تا بعد از این اگر خواستم درهیئت شرکت کنم همان کفشهای فرسوده و دندان نمای قدیمی را بپوشم.
اکنون که صاحب تجربه شده ام به خوانندگان عزیز چند نکته ایمنی را توصیه می کنم چونکه معمولا با فعال شدن مساجد و هیآت گم شدن کفش نیز رواج می یابد:
1- هنگام شرکت در مساجد و هیآت، دمپائی و یا کفش کهنه بپوشید.
2- در مجالس عمومی هرگاه کفشهایتان را ازپایتان در آوردید هر لنگه اش را حد اقل با 15 متر فاصله از هم قرار دهید. ( این نکته را در محضر استادم آقای دکتر تفضلی آموخته ام.)
3- حتی المقدور برای کفشهایتان محافظ ویژه استخدام کنید تا چهار چشمی ازآنها مواظبت کنند.
4- در مجالس عمومی کفشهایتان را همرا خود داشته باشید و لحظه ای از آنها غافل مباشید.